رثایةلغتنامه دهخدارثایة. [ رَث ْ ثا ی َ ] (ع ص ) رثائة. علی الاصل بمعنی رَثّائة. (منتهی الارب ). رجوع به رَثّائة شود.
رتاعلغتنامه دهخدارتاع . [ رِ ] (ع ص ) ج ِ راتع، بمعنی شتر چرنده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به راتع شود. || ج ِ راتعة. (از اقرب الموارد).
رتاعلغتنامه دهخدارتاع . [ رِ ] (ع مص ) مصدر بمعنی رتع. (منتهی الارب ). چریدن ستور و آب خوردن بر سر خوددر فراخی یا چریدن به حرص تمام در زمین باعلف ، یا عام است . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).- رتاع باران ؛ رویانیدن آنچه شتر می چرد. (از اقرب الموارد).
رثاءةلغتنامه دهخدارثاءة. [ رَ ءَ ] (ع اِ) بیماریی که در دوش شتر عارض شود و باعث لنگی آن گردد. (ناظم الاطباء).
رثائةلغتنامه دهخدارثائة. [ رَث ْ ثا ءَ ] (ع ص ) رثایة. زن گریه کننده بر مرده . (منتهی الارب ). نَوّاحه . (اقرب الموارد). زن نوحه گر. (یادداشت مرحوم دهخدا). زن که با خواندن اشعار حزن انگیز و مرثیه در مجالس ختم مردگان مردم را بگریاند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
گذر از پرتگاهcrossing the chasmواژههای مصوب فرهنگستانمقطعی که در آن محصول از مرحلة پشتیبانی زودپذیران عبور میکند و به مرحلة پشتیبانی اکثریت آغازین میرسد