پاتکcounter-attackواژههای مصوب فرهنگستاننوعـی حرکت تهاجمـی یا تهاجمی ـ تدافعی که برروی حرکت تهاجمی حریف انجام میشود
پاتوغلغتنامه دهخداپاتوغ . (اِ مرکب ) (از:«پای » فارسی ، بمعنی محل و جای + توغ ترکی ) و آن نیزه ٔ کوتاهی است که دُم اسب بر سر آن بندند و بر فراز آن گوئی زرین آویزند و پیشاپیش حکام و سرداران برند، و معنی ترکیبی آن محل عادی اجتماعات لوطیان در محلت یا شهر یا قریه ای است .
ایتوکلغتنامه دهخداایتوک . (اِ) مژده یعنی خبر خوش . (آنندراج ). مژده . (رشیدی ) (جهانگیری ). مژده و نوید. (هفت قلزم ).مژده و نوید و خبر خوش . (ناظم الاطباء) : از کلک تست نصرت دین محمدی ایتوک ده بشاه که کلکم حسام تست . سوزنی .|| در تر
پاتوقفرهنگ فارسی عمید۱. جایی که کسی معمولاً ساعتهای بیکاری خود را در آن میگذراند.۲. [قدیمی] جایی که پرچم را نصب کنند و گروهی دور آن جمع شوند؛ پای عَلَم.
پاتوقفرهنگ فارسی عمید۱. جایی که کسی معمولاً ساعتهای بیکاری خود را در آن میگذراند.۲. [قدیمی] جایی که پرچم را نصب کنند و گروهی دور آن جمع شوند؛ پای عَلَم.