سراج الدینلغتنامه دهخداسراج الدین . [ س ِ جُدْ دی ] (اِخ ) ابن المنهاج لاهوری . معاصر خوارزمشاه بوده است . او را سراج سمرقندی نیز خوانده اند، اگرچه مولد او در لاهور بود، امامنشاء او س
سراج الدینلغتنامه دهخداسراج الدین . [ س ِ جُدْ دی ] (اِخ ) ابن شیخ ابی بکر. کتب بسیاری نوشته است . وی به تعلیم سلطان جمال الدین ابوسحاق برگزیده شد و رتبه ٔ او بالا رفت تا اینکه شیخوخت
سراج الدینلغتنامه دهخداسراج الدین . [ س ِ جُدْ دی ] (اِخ ) ابن عبدالملک الاندلسی . از اکابر علم عربیت و لغت بود و بخصوص در تصریف و اشتقاق اعلم بود. شاگردان معروفی مثل ابن بارش و ابن ا
سراج الدینلغتنامه دهخداسراج الدین . [ س ِ جُدْ دی ] (اِخ ) ارموی ، سراج الدین ابوالثناء محمودبن ابی بکربن احمد (594 - 682 هَ . ق .).او راست : التحصیل ، مختصر المحصول فی اصول الفقه و ا
سراج الدینلغتنامه دهخداسراج الدین . [ س ِ جُدْ دی ] (اِخ ) سکزی . سید عالیقدر دانا و فاضل بوده و پنج هزار بیت دیوان داشته ، مدح ملک نصرةالدین سیستانی میگفته ، زمان ناصرالدین را نیز در
سراج الدین وندلغتنامه دهخداسراج الدین وند. [ س ِ جُدْ دی وَ ] (اِخ ) نام تیره ای از طایفه ٔ یاراحمدی هفت لنگ . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 73).
جامع سراج الدینلغتنامه دهخداجامع سراج الدین . [ م ِ ع ِ س ِ ج ُدْ دی ] (اِخ ) مسجدی است در بغداد که به اسم شیخ سراج الدین عمر قزوینی متوفی بسال 750 هَ .ق . معروف است . (از تاریخ العراق بین
سراج الثقیلغتنامه دهخداسراج الثقی . [ س َرْ را جُث ْ ث َ ق َ ] (اِخ ) (216 - 313 هَ .ق .). رجوع به ابوالعباس محمدبن اسحاق السراج شود.
سراج الوراقلغتنامه دهخداسراج الوراق . [ س ِ جُل ْ وَرْ را ] (اِخ ) (605 - 695 هَ . ق .) سراج الدین عمربن محمدبن حسن . شاعر مصری است . وی کاتب دربار امیر یوسف والی مصر بود. او را دیوان
سراج الهندیلغتنامه دهخداسراج الهندی . [ س ِ جُل ْ هَِ ] (اِخ ) رجوع به غزنوی سراج الدین عمربن اسحاق و رجوع به حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة ص 217 شود.
سراج الدین وندلغتنامه دهخداسراج الدین وند. [ س ِ جُدْ دی وَ ] (اِخ ) نام تیره ای از طایفه ٔ یاراحمدی هفت لنگ . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 73).
جامع سراج الدینلغتنامه دهخداجامع سراج الدین . [ م ِ ع ِ س ِ ج ُدْ دی ] (اِخ ) مسجدی است در بغداد که به اسم شیخ سراج الدین عمر قزوینی متوفی بسال 750 هَ .ق . معروف است . (از تاریخ العراق بین
سراج الهندیلغتنامه دهخداسراج الهندی . [ س ِ جُل ْ هَِ ] (اِخ ) رجوع به غزنوی سراج الدین عمربن اسحاق و رجوع به حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة ص 217 شود.
منهاج الدین عثمانلغتنامه دهخدامنهاج الدین عثمان . [ م ِ جُدْ دی ع ُ ] (اِخ ) ابن سراج الدین جوزجانی ، مؤلف تاریخ طبقات ناصری که به منهاج السراج شهرت یافته است . در سال 589 هَ . ق . متولد و
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [جُدْ دی ] (اِخ ) تبریزی . وی مفتاح العلوم علامه ٔ سراج الدین ابویعقوب یوسف بن محمدبن علی السکاکی را تنقیح کرده است . (کشف الظنون چ اول استانبول ج 2