وازشتلغتنامه دهخداوازشت . [ زِ ] (اِ) یکی از پنج قسم آتشی که دراوستا آمده است و آن آتشی است که در ابر است یعنی صاعقه و چهار آتش دیگر عبارت است از: برزروه ، هوفریان ، اوروازشت ، سپنت . (ایران در زمان ساسانیان ص 167).
واجستلغتنامه دهخداواجست . [ ج ُ ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) مؤاخذه . بازخواست . واپرس : کس نگوید سنگ را دیرآمدی یا که چوبا، تو چرا بر من زدی این چنین واجست ها مجبور راکس نگوید یا زند معذور را. مولوی .و رجوع به واجستن و با