لغتنامه دهخدا
بزغنج . [ ب ُ غ ُ ] (اِ) چیزیست که بدان پوست را دباغت کنند. گویند که درخت پسته یک سال میوه ٔ مغزدار بار آورد و یک سال بی مغز، وآنرا که بی مغز است بزغنج گویند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). پسته ٔ بی مغز که پوست را به آن دباغت [ کنند ] و بزغنه نیز گویند. درخت پسته ی