عبدالعزیزلغتنامه دهخداعبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن ابان بن محمد الاموی السعیدی . وی فقیه و از رجال حدیث و مقیم کوفه بود و در زمان خلافت مأمون عباسی قضاوت واسط را یافت . و
عبدالعزیزلغتنامه دهخداعبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن بیان بن داود، مکنی به ابوالحسین معروف به ابن حاجب النعمان . رجوع به ابن حاجب النُعمان شود.
عبدالعزیزلغتنامه دهخداعبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی حازم . رجوع به عبدالعزیزبن سلمة شود.
عبدالعزیزلغتنامه دهخداعبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد اصفهانی حزری . رجوع به حزری ابوالحسن عبدالعزیز شود.
عبدالعزیزلغتنامه دهخداعبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن نصربن صالح الحلوانی البخاری ملقب به شمس الائمة فقیه حنفی است . در عصر خویش امام اهل رأی به بخاری بود. نسبت او به
قاسم عبدالعزیزلغتنامه دهخداقاسم عبدالعزیز. [ س ِ م ِ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) یکی از بزرگان و مقربان سلطان حسین میرزا است . وی سر میرزا مظفرالدین ابابکر را که راه طغیان و خلاف می پیمود و به
قاضی عبدالعزیز کوفیلغتنامه دهخداقاضی عبدالعزیز کوفی . [ ع َ دُل ْ ع َ زِ ] (اِخ ) وی ازعالمان و نخستین کسی است که به سال 622 هَ . ق . قطب الدین ایبک را هنگامی که کودک بود و همراه تاجری از ترکس
قاضی عبدالعزیزلغتنامه دهخداقاضی عبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن نحریربن عبدالعزیزبن براج شامی حلبی طرابلسی ، مکنی به ابوالقاسم و مشهور به ابن البراج و ملقب به قاضی و سعدال
قاضی عبدالعزیزلغتنامه دهخداقاضی عبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ] (اِخ ) ابن حسین بن حباب . رجوع به قاضی جلیس شود.
قاضی عبدالعزیزلغتنامه دهخداقاضی عبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد ملقب ، به ابن جماعة. رجوع به ابن جماعة ابوعمرو شود.
قاسم عبدالعزیزلغتنامه دهخداقاسم عبدالعزیز. [ س ِ م ِ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) یکی از بزرگان و مقربان سلطان حسین میرزا است . وی سر میرزا مظفرالدین ابابکر را که راه طغیان و خلاف می پیمود و به
قاضی عبدالعزیز کوفیلغتنامه دهخداقاضی عبدالعزیز کوفی . [ ع َ دُل ْ ع َ زِ ] (اِخ ) وی ازعالمان و نخستین کسی است که به سال 622 هَ . ق . قطب الدین ایبک را هنگامی که کودک بود و همراه تاجری از ترکس
قاضی عبدالعزیزلغتنامه دهخداقاضی عبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن نحریربن عبدالعزیزبن براج شامی حلبی طرابلسی ، مکنی به ابوالقاسم و مشهور به ابن البراج و ملقب به قاضی و سعدال
قاضی عبدالعزیزلغتنامه دهخداقاضی عبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ] (اِخ ) ابن حسین بن حباب . رجوع به قاضی جلیس شود.
قاضی عبدالعزیزلغتنامه دهخداقاضی عبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد ملقب ، به ابن جماعة. رجوع به ابن جماعة ابوعمرو شود.