چنگلوللغتنامه دهخداچنگلول . [ چ َ ] (اِ) نوعی نشستن هنگام خسته شدن . یا بسبب نبودن فرصت دستها را روی زانو میگذارند و می نشینند و بهمان شکل بلند میشوند. (شعوری ).
نیلوپللغتنامه دهخدانیلوپل . [پ َ ] (اِ) نیلوفر. رجوع به نیلوفر شود : آب انگور و آب نیلوپل شد مرا از عبیر ومشک بدل .بوشکور.