منتهکلغتنامه دهخدامنتهک . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) زشت کننده و آلوده نماینده ناموس کسی را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هتک کننده ٔ حرمت : بس به چه نام و لقب
منتهکفرهنگ انتشارات معین(مُ تَ هِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - زشت کننده . 2 - آلوده کنندة ناموس کسی . 3 - مانده و فرسوده و لاغر کننده .
ملکلغتنامه دهخداملک . [ م َ ل ِ / م َ ] (ع اِ) پادشاه . ج ، ملوک . املاک . (منتهی الارب ). پادشاه .(آنندراج ). پادشاه ... و بعضی نوشته که به زمانه ٔ قدیم امیر را نیز می گفتند.