نقطۀ اشتعالflash point/ flashpoint , FPواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین دمایی که در آن بخار قابلاشتعال با هوا به قدر کافی ایجاد شود
نقطه نقطهلغتنامه دهخدانقطه نقطه . [ ن ُ طَ / طِ ن ُ طَ/ طِ ] (ص مرکب ) خال خال . پر خال و نقط : گر ز نصرت نه حامله است چرانقطه نقطه است پیکر تیغش . خاقانی .- <span clas
نقطهبهنقطهpoint-to-pointواژههای مصوب فرهنگستانویژگی ارسال نشانکها از یک نقطۀ مبدأ به یک نقطۀ مقصد
پسماند آتشگیرignitable wasteواژههای مصوب فرهنگستانمایعاتی با نقطة اشتعال پایینتر از 60 درجة سلسیوس یا جامداتی با قابلیت اشتعال در دما و فشاری پایینتر از استاندارد
بنزینلغتنامه دهخدابنزین . [ ب ِ ] (اِ) (مأخوذ از روسی ) بنزین معمولی (اسانس نفت ) که از تقطیر سبک نفت معدنی بدست می آید، و آن ماده ٔ مولد نیرو در اتومبیلها است . اغلب برای آنکه نقطه ٔ اشتعال بتأخیر افتد، در آن مقداری 4Pb(C2H5</span