نقدگیرلغتنامه دهخدانقدگیر. [ ن َ ] (نف مرکب ) کنایه از رشوه گیر. (انجمن آرا). کنایه از کسی که رشوه می گیرد و رشوه می خورد. (از ناظم الاطباء) (از برهان قاطع). پاره گیر. (ناظم الاطباء). زشت خواره . (آنندراج ). طالب دنیا. (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (آنندراج ). دنیاپرست . (ناظم الاطباء).
لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِفرهنگ واژگان قرآنهرگزبر او تنگ نمي گيريم (کلمه قدر به معناي منزلت است ، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامي بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته ، و يا عنايتي که به عبادت متعبدين در آن شب داشته . بعضي ديگر گفتهاند : کلمه قدر به معناي ضيق و تنگي است ، و شب قدر را بدان جهت قدر خواندهاند که زمين با نزول
چنگکدارuncinusواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ابر پرسا که اغلب به شکل ویرگول و در رأس بهصورت چنگک یا طرۀ مو است