موهوماتیلغتنامه دهخداموهوماتی . [ م َ / مُو ] (ص نسبی ) خرافاتی . موهوم پرست . آنکه عقاید باطل و خرافی دارد. آنکه پای بند اعتقادات خرافی و موهوم است . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوم و موهومات شود.
موهوماتلغتنامه دهخداموهومات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ موهومة. چیزهای موهوم که وجود خارجی ندارند. (ناظم الاطباء). || خرافات . عقاید خرافی . اعتقادات خرافی و باطل و بی اساس . انیاب اغوال . فسونها.نیش غولها. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوم شود.
میاوماتلغتنامه دهخدامیاومات . [ م ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ میاومة. روزمزدها. مقابل مشاهرات و مسانهات که ماه مزدها و سال مزدها باشد. (از یادداشت مؤلف ) : مشاهرات و میاومات ایشان رایج می رسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 423). و رجوع به میاومة شود.<br
موهوم پرستلغتنامه دهخداموهوم پرست . [ م َ / مُو پ َ رَ ] (نف مرکب ) موهوماتی . خرافاتی . خرافی . آنکه اعتقاداتی سست و خرافی دارد. (ازیادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوم و موهوماتی شود.
موهومیلغتنامه دهخداموهومی . [ م َ / مُو ] (ص نسبی ) هرچیز منسوب به موهوم . (یادداشت مؤلف ). خرافی . موهوماتی . انیاب اغوالی . نیش غولی . (یادداشت مؤلف ). || (اصطلاح ریاضی ) عدد موهومی . (یادداشت مؤلف ). عدد مفروض . عدد فرضی .