موهوماتلغتنامه دهخداموهومات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ موهومة. چیزهای موهوم که وجود خارجی ندارند. (ناظم الاطباء). || خرافات . عقاید خرافی . اعتقادات خرافی و باطل و بی اساس . انیاب اغ
موهوماتیلغتنامه دهخداموهوماتی . [ م َ / مُو ] (ص نسبی ) خرافاتی . موهوم پرست . آنکه عقاید باطل و خرافی دارد. آنکه پای بند اعتقادات خرافی و موهوم است . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به
معلوماتدیکشنری عربی به فارسیاطلا ع , اخبار , مفروضات , اطلا عات , سوابق , معلومات , اگاهگان , پرسشگاه , استخبار , خبر رساني
موهوماتیلغتنامه دهخداموهوماتی . [ م َ / مُو ] (ص نسبی ) خرافاتی . موهوم پرست . آنکه عقاید باطل و خرافی دارد. آنکه پای بند اعتقادات خرافی و موهوم است . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به
موهوم پرستلغتنامه دهخداموهوم پرست . [ م َ / مُو پ َ رَ ] (نف مرکب ) موهوماتی . خرافاتی . خرافی . آنکه اعتقاداتی سست و خرافی دارد. (ازیادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوم و موهوماتی شود.
توهماتلغتنامه دهخداتوهمات . [ ت َ وَهَْ هَُ ] (ع اِ) خیالات و چیزهای خیالی و موهومات و چیزهائی که وجود خارجی نداشته باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به توهم شود.