مقلموقلغتنامه دهخدامقلموق . [ م َ ل َ ] (اِخ ) ملک الموت که عزرائیل باشد و مقلمود هم بنظر آمده . (از آنندراج ). و رجوع به مقلموت شود.
مقلمودلغتنامه دهخدامقلمود. [ ] (اِخ ) نام حضرت عزرائیل است و ضبط آن معلوم نیست . (از لسان العجم شعوری ج 2 ورق ب 346). و رجوع به مقلموق و مقلموت شود.