لغتنامه دهخدا
رتن .[ رَ ت َ ] (اِخ ) یا رتن هندی . ابوالرضا بابا رتن بن کربال بن بترندی هندی است . قیل انه لیس بصحابی و انماهو کذاب ظهر بالهند بعد ستماءة و ادعی الصحبة و صدق عند البعض و روی احادیث ، قال فی القاموس سمعناها من اصحاب اصحابه . (منتهی الارب ). پسر کربال پسر رتن بترندی ، نام مرد