مفهومدیکشنری عربی به فارسیفکر , عقيده , تصور کلي , مفهوم , حاملگي , لقاح تخم وشروع رشد جنين , ادراک , تصور
مفهوملغتنامه دهخدامفهوم . [ م َ ] (ع ص ، اِ) دانسته شده . به دل دریافته شده . (از آنندراج ). دانسته .دریافت شده . (از ناظم الاطباء). دریافته . شناخته شده . دانسته . ج ، مفاهیم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- مفهوم شدن ؛ فهمیده شدن . دانسته شدن :</s
مفهومدیکشنری فارسی به انگلیسیconcept, evident, import, intent, purport, sense, significance, signification, spirit, substance
مفهوم کلیgeneral conceptواژههای مصوب فرهنگستانمفهومی که به مجموعهای از اشیا با ویژگیهای مشترک مربوط میشود
وابستگی مفهومیconceptual dependenceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی وابستگی که در آن مفهومِ امری بدون شناختن مفهومِ امری دیگر میسر نیست؛ مثلاً مفهوم «عزب» تنها از طریق شناخت مفهوم «مرد» امکانپذیر است
مفهوم همپایهcoordinate conceptواژههای مصوب فرهنگستانمفهوم فروپایهای که با مفهوم دیگری از همان شبکة مفهومی از لحاظ نزدیکترین مفهوم فراپایه و معیارهای مربوط به زیربخش (subdivision) آن، اشتراک دارد
تعریفdefinitionواژههای مصوب فرهنگستانبیان توصیفی یک مفهوم بهنحویکه آن را از مفهومهای مرتبط با آن متمایز میکند
مفهومدیکشنری عربی به فارسیفکر , عقيده , تصور کلي , مفهوم , حاملگي , لقاح تخم وشروع رشد جنين , ادراک , تصور
مفهوملغتنامه دهخدامفهوم . [ م َ ] (ع ص ، اِ) دانسته شده . به دل دریافته شده . (از آنندراج ). دانسته .دریافت شده . (از ناظم الاطباء). دریافته . شناخته شده . دانسته . ج ، مفاهیم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- مفهوم شدن ؛ فهمیده شدن . دانسته شدن :</s
مفهومدیکشنری فارسی به انگلیسیconcept, evident, import, intent, purport, sense, significance, signification, spirit, substance
نامفهوملغتنامه دهخدانامفهوم . [ م َ ] (ص مرکب ) غیرقابل فهم . مبهم . ناروشن . بغرنج . پیچیده . که قابل فهم و درک نیست : میان اهل زمان هیچگونه دانش نیست که آن به خاطر تو مشکل است و نامفهوم .سوزنی .
مفهومدیکشنری عربی به فارسیفکر , عقيده , تصور کلي , مفهوم , حاملگي , لقاح تخم وشروع رشد جنين , ادراک , تصور