مصقلیلغتنامه دهخدامصقلی . [ م َ ق َ ] (اِخ ) علی بن شجاع بن محمد... مصقلةبن هبیرة شیبانی مصقلی صوفی ، مکنی به ابوالحسن . از محدثان مشهور است و به عراق و حجاز و خراسان سفر کرد و درسال 442 یا 443 هَ . ق . درگذشت . (از لباب الانس
مصقلیلغتنامه دهخدامصقلی . [ م َ ق َ ] (ص نسبی ) نسبت اجدادی است . منسوب به مصقلةبن هبیرة. (از لباب الانساب ).
علی مصقلیلغتنامه دهخداعلی مصقلی . [ ع َ ی ِ م َ ق َ] (اِخ ) ابن شجاع مصقلی . وی از دانشمندان متقدم اصفهان در قرن پنجم هَ . ق . بود. رجوع به محاسن اصفهان مافروخی ص 30 و ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 123 شود.
مشاکللغتنامه دهخدامشاکل . [ م َ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ مُشکل . (ناظم الاطباء) (از المنجد). مشکلات . و رجوع به مشکل شود.
مسکللغتنامه دهخدامسکل . [ م ِ ک َ ] (اِ) نام سازی است که به دهن بنوازند مثل موسیقار. (جهانگیری ) (از آنندراج ). سازی را گویند که بعضی مردم از دهن به هوای دهن به طریق موسیقار نوازند. (برهان ) .
علی مصقلیلغتنامه دهخداعلی مصقلی . [ ع َ ی ِ م َ ق َ] (اِخ ) ابن شجاع مصقلی . وی از دانشمندان متقدم اصفهان در قرن پنجم هَ . ق . بود. رجوع به محاسن اصفهان مافروخی ص 30 و ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 123 شود.
علی مصقلیلغتنامه دهخداعلی مصقلی . [ ع َ ی ِ م َ ق َ] (اِخ ) ابن شجاع مصقلی . وی از دانشمندان متقدم اصفهان در قرن پنجم هَ . ق . بود. رجوع به محاسن اصفهان مافروخی ص 30 و ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 123 شود.