دیکشنری عربی به فارسی
گرداوري , گرداورد , کلکسيون , اجتماع , مجموعه , ترکيب , يکمرتبه , مجموع , اثرکلي , بطورجمعي , دسته جمعي , گروه , گروه بندي کردن , گوشتالو , فربه , چاق وچله , فربه ساختن , گوشتالو کردن , چاق شدن , صداي تلپ تلپ , محکم افتادن يا افکندن , نشاندن , دستگاه