۱. آنچه از اجزای کوچکتر تشکیل شود.
۲. کتاب یا هرگونه نوشتهای که از بخشها و موضوعات گوناگون تهیه شده باشد؛ مجموع.
۳. اشیای قیمتی یا هنری که در یکجا جمع شده باشند؛ کلکسیون.
۴. [قدیمی] جای جمع شدن؛ مجمع: ◻︎ ای روی دلارایت مجموعهٴ زیبایی / مجموع چه غم دارد از من که پریشانم (سعدی۲: ۵۰۹).
انبوهه، گردآور، کوده، گردایه، گردآیه، گردآورد، جنگ
۱. آلبوم، کلکسیون
۲. تذکره، جنگ، دفتر، دیوان
۳. مجموع ≠ پریشان
۴. دسته، گروه
۵. عناصر همگن
۶. سری
aggregation, arsenal, assemblage, assortment, collected, collection, compilation, complex, conglomeration, ery _, lot, mass , miscellany, muster, pack, package, potpourri, suite