لغتنامه دهخدا
بی عقل . [ ع َ ] (ص مرکب ) (از: بی + عقل ) احمق . (یادداشت مؤلف ). بی دانش . (آنندراج ). معتوه . عتاهیة. مأموه . (منتهی الارب ). بی هوش .بی شعور. دیوانه . (ناظم الاطباء). بی خرد : از ره نام همچو یکدگرندسوی بی عقل هرمس و هرماس .<p class="a