لغتنامه دهخدا
موفور. [ م َ ] (ع ص ) تمام . (منتهی الارب ). بسیار و افزون و تام و کامل . (ناظم الاطباء). بسیارکرده شده و تمام . (از غیاث ) (آنندراج ). وافر و فراوان و بسیار و افزون و بیشمار وبیرون از حد و به منتها درجه و درست و کامل و تمام .(ناظم الاطباء). تمام کرده شده . بسیار. تمام . فراو