لغتنامه دهخدا
لعاب شمس . [ ل ُ ب ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ریق الشیاطین . چیزی که چون تار عنکبوت در صحراها گرمگاهان در هوا دیده شود. آنچه گرمگاه بینند از خورشید چون تار عنکبوت . (منتهی الارب ). خیط باطل . مخاط شمس . مخاط شیطان . آنچه گرمگاه بینند از او چون فرت و تار عنکبوت . سهام .