قوشلامیش کردنلغتنامه دهخداقوشلامیش کردن . [ قُش ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رفتن به سرزمینی گرم در زمستان . (فرهنگ فارسی معین ).
قوشلامیشیلغتنامه دهخداقوشلامیشی . [ قُش ْ ] (ترکی -مغولی ، حامص ) رفتن به قشلاق در زمستان . (فرهنگ فارسی معین ).