قاراه قوالونلغتنامه دهخداقاراه قوالون . [ ] (معرب ، اِ) قرنفل است . (فهرست مخزن الادویه ). این کلمه مصحف لغت یونانی کاروئوفولون است . رجوع به قرنفل در حاشیه ٔ برهان چ معین شود.
قولونلغتنامه دهخداقولون . (معرب ، اِ) از یونانی کلن . روده ٔ فراخ .- قولون افقی ؛ (اصطلاح پزشکی ) قسمتی از روده ٔ فراخ را گویند که دنباله ٔ قولون صاعد است و پس از آن قرار داردو بطور افقی از زیر کبد و در جلو قسمت تحتانی کلیه ٔراست از طرف راست شکم بطرف چپ شکم در زیر
قاراه قوالونلغتنامه دهخداقاراه قوالون . [ ] (معرب ، اِ) قرنفل است . (فهرست مخزن الادویه ). این کلمه مصحف لغت یونانی کاروئوفولون است . رجوع به قرنفل در حاشیه ٔ برهان چ معین شود.
قواللغتنامه دهخداقوال . [ ق َوْ وا ] (ع ص ) فعال است برای مبالغه . (از اقرب الموارد). مردنیکوگفتار یا مرد بسیارگوی . (منتهی الارب ). زبان آور.(ناظم الاطباء). خوش صحبت : امام فعال خیر لکم من امام قوال (عثمان ). ج ، قوالون . || مغنی . (از اقرب الموارد). خواننده . آوازه خوان . مطرب . سرودگوی . (
قاراه قوالونلغتنامه دهخداقاراه قوالون . [ ] (معرب ، اِ) قرنفل است . (فهرست مخزن الادویه ). این کلمه مصحف لغت یونانی کاروئوفولون است . رجوع به قرنفل در حاشیه ٔ برهان چ معین شود.