قازوقلغتنامه دهخداقازوق . (اِخ ) ده کوچکی است جزء دهستان بزچلو بخش وفس شهرستان اراک . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد و 15تن سکنه ٔ آن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
قُوْزُوْکگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی قوز کمر ، کج شدن یا کج بودن مهره های ستون فقرات ، کنایه از کسی که دیر کار راحت و آسانی را انجام میدهد.
علاءالدین قوجوقلغتنامه دهخداعلاءالدین قوجوق . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) رجوع به علاءالدین بحری شود.