فعلگیلغتنامه دهخدافعلگی . [ ف َ ع َ ل َ /ل ِ ] (حامص ) عمل فعله . عملگی . (یادداشت مؤلف ). کارگری . فعله بودن . مزدوری . || کارگری بدون اجرت و مزد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فعله شود.
فعلیلغتنامه دهخدافعلی . [ ف ِ ] (ص نسبی ) منسوب به فعل . (فرهنگ فارسی معین ). || کنونی . (یادداشت مؤلف ). || مقابل انفعالی . (یادداشت مؤلف ). || بالفعل . مقابل بالقوه . (یادداشت مؤلف ).
موجودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود وجود، ذاتی، معین، زنده، فعلی، قدیمی باقی، ابدی، جاودان فناناپذیر، متمادی، فراگیر، حاضر معیّن
فعلیلغتنامه دهخدافعلی . [ ف ِ ] (ص نسبی ) منسوب به فعل . (فرهنگ فارسی معین ). || کنونی . (یادداشت مؤلف ). || مقابل انفعالی . (یادداشت مؤلف ). || بالفعل . مقابل بالقوه . (یادداشت مؤلف ).
چم یوسفعلیلغتنامه دهخداچم یوسفعلی . [ چ َم ِ س ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در 39 هزارگزی باختر فلاورجان ، کنار زاینده رود با 515 سکنه . آب آن از زاینده رود. محصول آنجا غلات و پنبه و برنج . شغ
حیدرلوی لطفعلیلغتنامه دهخداحیدرلوی لطفعلی . [ ح َ دَ ل ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه در هشت هزارگزی خاور شوسه ٔ ارومیه به سلماس . دارای 210 تن سکنه است . محصولاتش غلات ، چغندر، توتون ، حبوبات و کشمش . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. را
ده یوسفعلیلغتنامه دهخداده یوسفعلی . [ دِه ْس ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برده سره بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 7هزارگزی شمال اشترنیان با 653 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).<b
فعلیلغتنامه دهخدافعلی . [ ف ِ ] (ص نسبی ) منسوب به فعل . (فرهنگ فارسی معین ). || کنونی . (یادداشت مؤلف ). || مقابل انفعالی . (یادداشت مؤلف ). || بالفعل . مقابل بالقوه . (یادداشت مؤلف ).
لطفعلیلغتنامه دهخدالطفعلی . [ ل ُ ع َ ] (اِخ ) (حاج میرزا...) ابن میرزا احمد مجتهد تبریزی . صاحب شرحی بر کتاب ریاض المسائل استاد خود سیدعلی طباطبائی به نام اوثق الوسائل فی شرح ریاض المسائل و آن در فقه و تا مبحث تیمم است . (ریحانة الادب ج 2 ص <span class="hl" di