25 مدخل
قابل برنامه ریزی
قابل تحمل
وارداتی، وارد کردنی، کالای قابل وارد کردن
عدم پذیرش
قابل بهبود است، بهبود پذیر
improvableness
implacable, intransigent, irreconcilable, uncompromising
improvable
implacable