یعملاتلغتنامه دهخدایعملات . [ ی َ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ یعملة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به یعملة شود.
عملیاتلغتنامه دهخداعملیات . [ ع َ م َ لی یا ] (ع اِ مرکب ) ج ِ عملیة. امور متعلق به عمل . (فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء). توضیح اینکه این کلمه هرچند در اصل جمع عملیة است ، اما در فارسی غالباً آن را بعنوان جمع عمل به کار برند چون ادبیات و غزلیات و غیره . رجوع به رساله ٔ مفرد و جمع محمد مع
اولتیماتوملغتنامه دهخدااولتیماتوم . [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) اتمام حجت . کلام آخر. شرایط حتمی و قطعی تغییرناپذیر. در حقوق بین المللی شرایط قطعی و نهایی که دولتی برای قبول یا رد فوری بدولت دیگر تسلیم میکند چون امتناع از قبول شرایط ممکن است منجر به جنگ یا اقدامات خصمانه شود. اولتیماتوم را میتوان اعلان
عملیاتلغتنامه دهخداعملیات . [ ع َ م َ لی یا ] (ع اِ مرکب ) ج ِ عملیة. امور متعلق به عمل . (فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء). توضیح اینکه این کلمه هرچند در اصل جمع عملیة است ، اما در فارسی غالباً آن را بعنوان جمع عمل به کار برند چون ادبیات و غزلیات و غیره . رجوع به رساله ٔ مفرد و جمع محمد مع
عملیاتoperation 3واژههای مصوب فرهنگستان1. اقدام نظامی یا اجرای مأموریت نظامی در حوزههای راهبردی، عملیاتی، راهکنشی، خدماتی، آموزشی یا اداری 2. فرایند ادامۀ رزم شامل حرکت و آماد و تَک و پدافند و رزمایش برای رسیدن به اهداف مطلوب در هرنوع نبرد یا لشکرکشی
عملیاتoperationsواژههای مصوب فرهنگستانفعالیت تبدیل منابع یا دادههای ورودی به کالاها یا خدمات یا ثمرات دلخواه و ایجاد ارزش و ارائة آن به مشتری
عملیاتلغتنامه دهخداعملیات . [ ع َ م َ لی یا ] (ع اِ مرکب ) ج ِ عملیة. امور متعلق به عمل . (فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء). توضیح اینکه این کلمه هرچند در اصل جمع عملیة است ، اما در فارسی غالباً آن را بعنوان جمع عمل به کار برند چون ادبیات و غزلیات و غیره . رجوع به رساله ٔ مفرد و جمع محمد مع
تجهیزات عملیاتwork equipmentواژههای مصوب فرهنگستانتجهیزات خطرو و غیرخطرو که از آنها برای نگهداری خط آهن استفاده میکنند
تدبیر عملیاتconcept of operations, commanders concept, CONOPSواژههای مصوب فرهنگستانطرح و تصور فرمانده از یک یا مجموعهای از عملیات