عبدالسیدلغتنامه دهخداعبدالسید. [ ع َ دُس ْ س َی ْ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالواحد، مکنی به ابونصر و معروف به ابن الصباغ . رجوع به ابن الصباغ ابونصر عبدالسید در این لغتنامه و الاعلام زرکلی شود.
ابوالعباسلغتنامه دهخداابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) احمدبن عبدالسیّد اربلی . رجوع به ابوالعباس کواری ... شود.
ابونصرلغتنامه دهخداابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) عبدالسیدبن محمدبن عبدالواحدبن الصباغ بغدادی شافعی . رجوع به ابن الصباغ و رجوع به عبدالسید... شود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالسید اربلی مکنی به ابوالعباس ملقب به صلاح الدین . رجوع به احمدبن عبدالسیدبن شعبان ... شود.