ساواناsavannaواژههای مصوب فرهنگستانعلفزارهای حارّهای و نیمهحارّهای عموماً با درختان و درختچههای پراکنده، بهصورت تکپایهای یا گروهی متـ . گرمدشت
ساوانای درختچهایshrub savannaواژههای مصوب فرهنگستانساوانایی که پوشش غالب آن درختچه است متـ . گرمدشت درختچهای
تپۀ شنیsand humpواژههای مصوب فرهنگستانتپهای شنی که در انتهای یک خط فرعی برای متوقف کردن قطار فراری ایجاد میکنند
شیونگریلغتنامه دهخداشیونگری . [ شی وَ گ َ ] (حامص مرکب ) نوحه گری . ناله و زاری کردن : به شیونگری گردش اندر خروش برآرند و زی ابر دارند گوش . اسدی .رجوع به شیون شود.
شیونگریلغتنامه دهخداشیونگری . [ شی وَ گ َ ] (حامص مرکب ) نوحه گری . ناله و زاری کردن : به شیونگری گردش اندر خروش برآرند و زی ابر دارند گوش . اسدی .رجوع به شیون شود.