موشک سطحروsea-skimming missile, sea skimmerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موشک هدایتشوندۀ دریایی که پس از پرتاب، برای جلوگیری از شناسایی شدن، در نزدیک سطح آب حرکت میکند
شتراءلغتنامه دهخداشتراء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اَشتَر. ج ، شُتر. (از اقرب الموارد). زن برگشته پلک چشم . (ناظم الاطباء). || زنی که لب زیرین او کفته باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به اَشتَر و شُتر شود. || (اِخ ) ابن الشتراء؛ نام دزدی است . (منتهی الارب ).
شترپالغتنامه دهخداشترپا. [ ش ُ ت ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 470 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، چغندر و نخود است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
شترپالغتنامه دهخداشترپا. [ ش ُ ت ُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) شترپای . || که پایی همچون پای شتر دارد. دارای پای ضخم وبی اندام . || پای اشتر. سپل . شپیل . رجل الجمل . نام گیاهی که برگ آن به کف پای شتر ماند. (ناظم الاطباء). || کاکوتی . سعتر. رجوع به اشترپاشود. || گل آفتاب گردان . (ناظم الاطباء).
شترپایلغتنامه دهخداشترپای . [ ش ُ ت ُ] (ص مرکب ) که پایی چون پای شتر دارد. ضخم و بی اندام . رجوع به شترپا شود. || (اِ مرکب ) پای شتر. رجل الجمل . شپیل . شترپا. گیاهی باشد که برگ آن به کف پای شتر ماند. (برهان ). گل آفتاب گردان . || کاکوتی . سعتر. و رجوع به اشترپا و شترپا شود.
سبکمایهفرهنگ مترادف و متضاد۱. سبکسار، سبکسر ۲. بیدانش، کمسواد ≠ پرمایه، باسواد ۳. سطحی، سطحیگرا ۴. بیچیز، تهیدست، کمسرمایه، کممایه ≠ سرمایهدار ۵. بیارزش، کماهمیت