رادمنشلغتنامه دهخدارادمنش . [ م َ ن ِ ] (ص مرکب ) کریم الطبع. (آنندراج ). کریم طبع و سخاپیشه . (برهان ) : رادمنش پیر جهاندیده ای در همه اخلاق پسندیده ای .رکن الدین بکرانی (از شعوری ج 2 ورق <span class="hl" d
رادمنشفرهنگ فارسی عمید۱. سخی؛ کریم؛ سخاپیشه.۲. جوانمرد: ◻︎ رادمنش پیر جهاندیدهای / در همه آفاق پسندیدهای (رکنالدین: مجمعالفرس: رادمنش).