فاز دبلیوW phaseواژههای مصوب فرهنگستانتداخل بازتابهای چندگانه یا تبدیل موجهای بلنددورة P به S یا S به P در زمینلرزههای بزرگ
دبیلیلغتنامه دهخدادبیلی . [ دَ ] (اِخ ) یکی از دعاة اسماعیلیه و او به بغداد بود و همال ابن نفیس ابوعبداﷲ و در امر ریاست رقیب یکدیگر بودند و پس از ابوعبداﷲ نیز چندین سال بزیست . (الفهرست ابن الندیم ).
خوشیدهلغتنامه دهخداخوشیده . [ دَ / دِ] (ن مف / نف ) خشک شده . خشکیده . (برهان قاطع) : او مردی پیر است پایها خوشیده می گوید خوابی دیده ام می خواهم تا بگویم . (راحةالصدور راوندی ). دوازده سال پای علی غلام