دیامغناطیسdiamagnetismواژههای مصوب فرهنگستانخاصیتی که بهموجب آن جهت مغناطش پدیدآمده در جسم براثر میدان مغناطیسی خارجی در خلاف جهت میدان است
دیامغناطیس بلوریcrystal diamagnetismواژههای مصوب فرهنگستاننسبت نابهنجار مغناطش به نیروی مغناطندة مولد آن در برخی بلورها
نظریة دیامغناطیس لانژوَنLangevin theory of diamagnetismواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای مبتنی بر اینکه دیامغناطیس حاصل از جریانهایی است که از حرکت تقدیمیِ لارمورِ الکترونهای درون اتمها ناشی میشود
پذیرفتاری دیامغناطیسیdiamagnetic susceptibilityواژههای مصوب فرهنگستانپذیرفتاری مغناطیسی منفی که معمولاً از مرتبة 5-10- سانتیمتر مکعب بر مول است
نظریة دیامغناطیس لانژوَنLangevin theory of diamagnetismواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای مبتنی بر اینکه دیامغناطیس حاصل از جریانهایی است که از حرکت تقدیمیِ لارمورِ الکترونهای درون اتمها ناشی میشود
دیامغناطیس بلوریcrystal diamagnetismواژههای مصوب فرهنگستاننسبت نابهنجار مغناطش به نیروی مغناطندة مولد آن در برخی بلورها