جیاظلغتنامه دهخداجیاظ. [ ج َی ْ یا ] (ع ص ) ناز نازان رونده . (منتهی الارب ). رونده بناز و تکبر. گرانبار رونده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سمین . (ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ). رجوع به جیظان شود.
محصول فروشیcash crop, cash grainواژههای مصوب فرهنگستانمحصولی که زارعان مستقیماً و بهآسانی آن را به فروش میرسانند و به مصارف دیگر از قبیل تغذیۀ دام نمیرسد
لرزهیاب بالای چاهuphole geophone, shotpoint seis, bug 3, uphole seisواژههای مصوب فرهنگستانلرزهیاب مستقر در نزدیکی دهانۀ چال انفجار