جاه جاهلغتنامه دهخداجاه جاه . (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان شتران نر را خاصة زجر کنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). این کلمه مبنی بر کسر و با تنوین و بسکون هر سه خوانده میشود. (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
جاهبلغتنامه دهخداجاهب . [ هَِ ] (ع ص ، ق ) علانیه . اتاه جاهباً و جاهیا؛ آمد او را علانیه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).