علونلغتنامه دهخداعلون . [ ع ُ ] (ع مص ) آشکارا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادرزوزنی ) (از منتهی الارب ). ظاهر شدن و منتشر شدن . خلاف مخفی شدن . (از اقرب الموارد). || پیدا گردا
الونلغتنامه دهخداالون . [ اِل ْ وَ ] (اِخ ) مرکز دهستان مربیهان واقع در «وان » از کشور فرانسه . سکنه ٔ آن 2850 تن است .
الونلغتنامه دهخداالون . [ ] (اِخ ) از دیههای طارم سفلی (شمال غربی قزوین و جنوب منجیل ). رجوع به نزهةالقلوب چ لیدن ج 3 ص 65 و جغرافیای سیاسی کیهان ص 373 شود.
علون آبادلغتنامه دهخداعلون آباد. [ ع ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان واقع در 5 هزارگزی شمال کوهپایه و 5 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ اصفهان به یزد. ناحیه ا
علونةلغتنامه دهخداعلونة. [ ع َل ْ وَ ن َ ] (ع مص ) عنوان کردن کتاب و دیباچه نوشتن بر آن . (از ناظم الاطباء). رجوع به عِلوان شود: علونت الکتاب ؛ بر کتاب عنوان گذاردم . (از لسان ال
علونیلغتنامه دهخداعلونی . [ ع َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن علی بن یحیی بن علی بن محمدبن قاسم بن حمود حسنی تلمسانی مالکی ،مکنی به ابوعبداﷲ. فقیه و متکلم و اصولی بود که در تلمسان متولد
علون آبادلغتنامه دهخداعلون آباد. [ ع ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان واقع در 5 هزارگزی شمال کوهپایه و 5 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ اصفهان به یزد. ناحیه ا
علونةلغتنامه دهخداعلونة. [ ع َل ْ وَ ن َ ] (ع مص ) عنوان کردن کتاب و دیباچه نوشتن بر آن . (از ناظم الاطباء). رجوع به عِلوان شود: علونت الکتاب ؛ بر کتاب عنوان گذاردم . (از لسان ال
علونیلغتنامه دهخداعلونی . [ ع َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن علی بن یحیی بن علی بن محمدبن قاسم بن حمود حسنی تلمسانی مالکی ،مکنی به ابوعبداﷲ. فقیه و متکلم و اصولی بود که در تلمسان متولد
ضحاکلغتنامه دهخداضحاک . [ ض َح ْ حا ] (اِخ ) علونی یا ضحاک بن علوان . بانی گنگ دژ بمشرق ، از اقلیم دوم که قلعتی بوده است ببابل . حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب ذیل کلمه ٔ بابل گوید