غَرْقاًفرهنگ واژگان قرآنبه نحوي اغراق گونه (در عبارت "وَﭐلنَّازِعَاتِ غَرْقاً "يعني سوگند ميخورم به فرشتگاني که در کندن جانها از بدنها اغراق ميکنند ، و به سختي آن را ميکنند . )
نُّفُوسُفرهنگ واژگان قرآننفسها - جانها(کلمه نفس در اصل به معناي همان چيزي است که به آن اضافه ميشود مثلاً "نفس الانسان" يعني خود انسان و"نفس الحجر" يعني خود سنگ است)
نان تنگیلغتنامه دهخدانان تنگی . [ ت َ ] (حامص مرکب ) کمیابی نان . قحطی . خشکسالی : از این مرد ما را زیانها رسیدز نان تنگی آفت به جانها رسید.نظامی .
پوتلغتنامه دهخداپوت . (اِ) مهمل لوت . در جمله ٔ اتباعی لوت و پوت این کلمه آمده است : شیرخواره کی شناسد ذوق لوت مر پری را بوی باشد لوت و پوت . مولوی .عشق باشد لوت و پوت جانهاجوع از اینروی است قوت جانها. مو