لغتنامه دهخدا
زودخیز. (نف مرکب ) کنایه از فرمانبردار و خدمتکار باشد. (برهان ). خادم فرمانبردار چست و چالاک . (آنندراج ) (از انجمن آرا). فرمانبردار و مطیع. (فرهنگ رشیدی ). چالاک . (غیاث ). فرمانبردار. خدمتکار. (فرهنگ فارسی معین ). فرمانبردار و مطیع و خدمتکار. (ناظم الاطباء). به شتاب حرکت کن