لغتنامه دهخدا
ثغام . [ ث َ ] (ع اِ) درمنه ٔ سپید. (منتهی الارب ). جاورد. سپید خار. (مهذب الاسماء). در ترجمه ٔ کتاب صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی آمده است : گفته اند نبات ثغام آن نباتی است که عرب او را حلی گوید و به فارسی او را سفیدگیاه گویند باریکتر است و ضعیف تر و به او مشابهت دارد و لیث گوید ث