چاه بهارلغتنامه دهخداچاه بهار. [ ب َ ] (اِخ ) بندر و مرکز شهرستان چاه بهار که در 220 هزارگزی جنوب ایرانشهر، کنار دریای عمان واقع شده مشخصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول جغرافیایی
چاه بهارلغتنامه دهخداچاه بهار. [ ب َ ] (اِخ ) یکی از شهرستان های استان هشتم کشور است که از طرف شمال به شهرستان ایرانشهر،از طرف خاور به مرز پاکستان ، از طرف جنوب بدریای عمان و از طرف
چاهلغتنامه دهخداچاه . (اِ) معروف و به عربی بئر خوانند. (برهان ). ترجمه بئر. (آنندراج ). گودی دایره ای عمیقی که در زمین جهت بیرون آوردن آب و جز آن کنند. مغاک . چال . (ناظم الاطب
چاه علیلغتنامه دهخداچاه علی . [ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بنت بخش نیکشهر شهرستان چاه بهار که در 45 هزارگزی باختر نیکشهر بر کنار راه مالرو نیکشهر به بنت واقع شده و 45 تن س
چاه پیزلغتنامه دهخداچاه پیز. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در 8 هزارگزی جنوب بمپور و7 هزارگزی جنوب شوسه ٔ بمپور به چاه بهار واقع شده و 30 تن سکنه
چاه سردولغتنامه دهخداچاه سردو. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔبخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در 20 هزارگزی باخترراه شوسه ٔ بمپور به چاه بهار واقع شده . جلگه ، گرمسیرو مالاریا
بیداملغتنامه دهخدابیدام . (اِ) نامی است که در چاه بهار به بادام هندی دهند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به بادام هندی شود.