تارعنکبوتیarachnoid, arachnoseواژههای مصوب فرهنگستانویژگی نوعی کرکپوش پوشیده از کرکهایی که با هم تشکیل تودهای به شکل تارعنکبوت میدهند
شبکۀ تارعنکبوتیspider web, spider network, simplified networkواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ بزرگراهی شبیهسازیشده برای محدودهای مشخص که، بدون توجه به ترکیب فیزیکی خیابانها، تنها دسترسیهای اصلی را ملاک تحلیل قرار میدهد
سرنشانهstellar patternواژههای مصوب فرهنگستانشکستگی تارعنکبوتی شیشۀ جلوی خودرو که براثر برخورد سر انسان در هنگام تصادف به وجود میآید
شبکۀ تارعنکبوتیspider web, spider network, simplified networkواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ بزرگراهی شبیهسازیشده برای محدودهای مشخص که، بدون توجه به ترکیب فیزیکی خیابانها، تنها دسترسیهای اصلی را ملاک تحلیل قرار میدهد