بیبضاعتفرهنگ مترادف و متضادبیبرگ، بیپول، بیسرمایه، بیمایه، بینوا، تنگدست، تهیدست، فقیر، محتاج، مسکین ≠ دولتمند، صاحبمکنت، غنی
بیبضاعتیفرهنگ مترادف و متضادبیبرگی، بیپولی، بیسرمایگی، بیمایگی، بینوایی، تنگدستی، تهیدستی، فقر، مسکنت ≠ دولتمندی، تمکن، غنا
بیبضاعتیفرهنگ مترادف و متضادبیبرگی، بیپولی، بیسرمایگی، بیمایگی، بینوایی، تنگدستی، تهیدستی، فقر، مسکنت ≠ دولتمندی، تمکن، غنا
تنگدست، تنگدستفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیبضاعت، بیچیز، تنگعیش، تهیدست، فقیر، محتاج، مسکین ۲. پریشانحال، مضطر ≠ غنی، منعم، گشادهدست
مستضعففرهنگ مترادف و متضاد۱. ضعیف، محروم ≠ مستکبر ۲. ضعیفنگهداشتهشده ۳. فقیر، تنگدست، بینوا، بیبضاعت ۴. ناتوان، درمانده
مسکینفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیبضاعت، بیچاره، بینوا، خاکسار، تنگدست، درویش، راجل، فقیر، محتاج، مفلس، تهیدست، بیچیز ≠ توانگر ۲. درمانده، عاجز، ناتوان
تهیدستفرهنگ مترادف و متضادبیبضاعت، بیچاره، بیچیز، بینوا، تنگدست، تهیدست، درویش، بیپول، فقیر، گدا، محتاج، مفلس، مفلوک، ناتوان، ندار، نیازمند، یکلاقبا ≠ توانگر، دارا، غنی، متنعم، ثروتمند
بیبضاعتیفرهنگ مترادف و متضادبیبرگی، بیپولی، بیسرمایگی، بیمایگی، بینوایی، تنگدستی، تهیدستی، فقر، مسکنت ≠ دولتمندی، تمکن، غنا