برونیسازیexternalisation/ externalizationواژههای مصوب فرهنگستانسازوکاری دفاعی که ازطریق آن اندیشهها و افکار و احساسها و ادراکها به جهان بیرون نسبت داده میشود
آتشبسcease fireواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن مبادلۀ آتش بین دو نیروی متخاصم بهطور موقت پایان داده شود
ملزومات حولهایbathroom linenواژههای مصوب فرهنگستانانواع حوله و دیگر ملزومات پارچهای که در حمام کاربرد دارد
دولفین کوهاندار اطلسیSousa teusziiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ دولفینیان و راستۀ آببازسانان که بالۀ پشتی آن بهطور غیرمعمول منحنی و خمیده است و کوهان یا قوز کوچکی بر روی قسمت پشتی دارد
دولفین کوهاندار چینیSousa chinensisواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ دولفینیان و راستۀ آببازسانان با پیشانی شیبدار که بالۀ پشتی دوطبقۀ آن شامل یک بالۀ کوچکتر است که بر روی قوز طویل پشتی قرار گرفته است
قید 2constraintواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه محدودیت یا مانع درونی یا برونی که بر پروژه اثر داشته باشد
منفتحدیکشنری عربی به فارسیداراي رويش بروني , شخصي که تمام عقايد و افکارش متوجه بيرون ازخودش است , برون گراي