خردپالغتنامه دهخداخردپا. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) نام گلی است : خجسته را بجز از خردپا ندارد گوش بنفشه را بجز از گرگ پا ندارد پاس .منوچهری .
خُردپاویسانPauropodaواژههای مصوب فرهنگستانردهای از بیوَرپاوندان با جثهای کوچک به طول یک تا یکونیم میلیمتر که بدنی استوانهای دارند؛ بدنشان یازده قطعه دارد که نه تای آن پا دارد و اولین و آخرین قطعه و
گرگ پالغتنامه دهخداگرگ پا. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) نوعی از گیاه است . پنجه ٔ گرگ . (گیاه شناسی گل گلاب ص 172) : خجسته را بجز از خردپا ندارد گوش بنفشه را بجز از گرگ پا ندارد پاس .منوچهر
رمهلغتنامه دهخدارمه . [ رَ م َ / م ِ ] (اِ) گله ٔ گوسفند و ایلخی اسب .(برهان ). گله ٔ گوسفند. (آنندراج ). گله ٔ گوسفند و امثال آنها. (فرهنگ نظام ). گله ٔ گوسپندان . (ناظم الاطب