بربادرفتهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پایمالشده، تلفشده، حیفومیل شده، ضایعشده، هدررفته ۲. خرابشده، ویرانشده، منهدمشده ≠ آباد شده، معمور ۳. نابودشده، نیستشده، فناشده، معدومشده ≠ هستییافته
هبا و هدرلغتنامه دهخداهبا و هدر. [ هََ وَ / وُ هََ دَ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) برایگان . مفت . بباطل . (یادداشت مؤلف ). بربادرفته . ضایعشده .
هدرفرهنگ فارسی عمیدباطل؛ ضایع و بربادرفته.⟨ هدر دادن: (مصدر متعدی) از بین بردن؛ ضایع کردن.⟨ هدر رفتن: (مصدر لازم) از بین رفتن؛ ضایع شدن.
باددادهلغتنامه دهخدابادداده . [ دا دَ /دِ ] (ن مف مرکب ) آنچه در معرض باد قرار گرفته باشد چون خرمن و جز آن . || آنچه بباد داده شده .بربادرفته . تلف شده . ازدست رفته . نیست و نابود شده .