لغتنامه دهخدا
داذویه . [ وَی ْه ْ / ذو ی َ] (اِخ ) خواهرزاده ٔ باذان که از طرف خسروپرویز حاکم یمن بود. او پس از خسرو بدین اسلام درآمد و عیهله ٔ اسودالعنسی را که دعوی پیغامبری کرده بود بکمک فیروز دیلمی بقتل رسانید. (مجمل التواریخ و القصص ص <span class="hl"