لغتنامه دهخدا
ارتثاث . [اِ ت ِ ] (ع مص ) فراهم آوردن . (منتهی الارب ). جمع. جمع کردن . || کسی را از معرکه خسته برداشتن که هنوز زنده باشد. (منتهی الارب ). مجروح برداشتن که هنوز زنده باشد. زخم دار را از جنگ گاه بدرآوردن . خسته که در وی جان باشد از جنگ گاه برداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || ا