اتاقکcabin, cabine (fr.)واژههای مصوب فرهنگستان1. اتاقکی که از مصالح سبک ساخته شده باشد 2. هریک از اتاقهای داخل کشتی و جایگاه مخصوص خلبان در هواپیما
اتاقکcabin, cabine (fr.)واژههای مصوب فرهنگستان1. اتاقکی که از مصالح سبک ساخته شده باشد 2. هریک از اتاقهای داخل کشتی و جایگاه مخصوص خلبان در هواپیما
دام داشتنلغتنامه دهخدادام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دامداری . مالک دام بودن . حافظ و نگهبان دام بودن (در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله ٔ صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست .<p class
دمندة اتاقکcabin blower, cabin superchargerواژههای مصوب فرهنگستاندمندهای مکانیکی که هوای اتاقک هواگرد تحتِفشار را تأمین میکند
پیشهشدار اتاقکadvanced warning cab signalواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ علامتدهی داخل اتاقک، در قطارهای پرسرعت، که گسترۀ اطلاعرسانی به راهبر را با نمایش علامتهای معمول کنار خط افزایش میدهد
آهنگ تغییر فشار اتاقکcabin pressure rate of change, cabin rate of change, cabin rate of climb, cabin rate of ascent, cabin rate of descent, cabin rate of climb-descent, cabin pressure climb rate, cabin pressure descent rateواژههای مصوب فرهنگستانمیزان افزایش یا کاهش فشار بخشهای داخلی هواگردهای تحتِفشار
اتاقکcabin, cabine (fr.)واژههای مصوب فرهنگستان1. اتاقکی که از مصالح سبک ساخته شده باشد 2. هریک از اتاقهای داخل کشتی و جایگاه مخصوص خلبان در هواپیما