26 فرهنگ

زیرک

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: عمل داوطلبانه ک، همه‌فن‌حریف، هشیار، هوشیار، تیز، بادست‌وپا، زرنگ، باهوش ناقلا، حیله‌گر، محیل، حقه‌باز، مکار، داهی، فریبکار، بدکردار، نخاله، ناتو، آفَت، بلا، آرتیست تودار، توطئه‌گر، کاردان تخم‌جن، شرور، ناخوار، غدار