26 فرهنگ

visionary

/ˈviZHəˌnerē/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چشم انداز، رویا گرای، رویایی، نظری، خیالی، تصور غیر عملی، وابسته بدلایل نظری، رویابین، الهامی، خیال اندیش